آخرین مطالب
امکانات وب
جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳
متن نوحه :
دستِ جدا کنارِ مشکِ پاره
بگو چگونه ات کنم نظاره؟
بسته مرا به تیر غم دوباره
به خون نشسته یار تک سواره
******
یار به خون خفته سلام علیک
اشهد خود گفته سلام علیک
ای سر بشکفته سلام علیک
پیکرِ آشفته سلام علیک
دست جدا را به بغل گرفتم
از دو لب تشنه عسل گرفتم
مهر و وفایت به مثل گرفتم
این همه دستور عمل گرفتم
عباس ، یلِ بی دستم عباس ، به تو دل بستم
دستِ جدا کنارِ مشکِ پاره
******
تیرِجفا مشک حرمگاه درید
دیدنِ این صحنه امانم برید
هرچه بلا بوده به جانم خرید
کلبة غم های مرا آفرید
بر دلِ مشکت دو نمایه دیدم
ردِّ سه تا تیرِ سه پایه دیدم
بند گره مانده به سایه دیدم
از لب و دندان تو آیه دیدم
عباس ، یلِ بی دستم عباس ، به تو دل بستم
دستِ جدا کنارِ مشکِ پاره
******
در کفِ دستان تو جایِ پرچم
خونِ دو بازوی تو پایِ پرچم
بر دل و بر دیده عزای پرچم
بُغضِ حرم مانده به نایِ پرچم
من که عزادار برادر هستم
با تنِ پاشیده برابر هستم
حاوی غم های سراسر هستم
بر سر خوانِ غم آخر هستم
عباس ، یلِ بی دستم عباس ، به تو دل بستم
دستِ جدا کنارِ مشکِ پاره
******
من چه بگویم به حرمگاه خود
در غم سنگینِ یلِه ماه خود
گر نبرم دست تو همراه خود
گُم کنم از شدّت غم راهِ خود
سروری این حادثه همواره گو
از دو برادر به دوصد باره گو
از دلِ خون و جگرِ پاره گو
پهنة غم های بلا چاره گو
عباس ، یلِ بی دستم عباس ، به تو دل بستم
دستِ جدا کنارِ مشکِ پاره
******
دریافت نسخه چاپی :
برچسب : نویسنده : fnavayebehbehanc بازدید : 3