1243- یاد پدر افتادم

ساخت وبلاگ

متن نوحه :

یاد پدر افتادم

یاد پدر افتادم عمه گریه کردم
خونین جگر افتادم عمه گریه کردم
خیره به در افتادم عمه گریه کردم
از پشتِ سر افتادم عمه گریه کردم
******
ای عمه همه فکر و خیالم شده بابا
شب آمد و پیمانة حالم شده بابا
پرسیده ام از هر که جوابی نگرفتم
اندوه نهان زایِ سؤالم شده بابا

تاریکیِ شب آمد و هنگامة گریه
دوزندة غم کرده به تن جامة گریه
بازم غم تنهایی و اندوه جدایی
پای دلم افتاده به برنامة گریه

یاد پدر افتادم عمه گریه کردم
******
یک لحظه نشد راحت از این غائله باشم
بی گریه به آرامش این قافله باشم
خطِّ گذر فکرم از این غم به در آید
آغوش پدر خوابم و بی فاصله باشم

عمه به که گویم که دگر تاب ندارم
از دوری بابا همه شب خواب ندارم
آن دم که مرا بوسه زد و تشنه لبان رفت
دیگر به لبم میل نمی آب ندارم

یاد پدر افتادم عمه گریه کردم
******
ای عمه فقط دیدن بابم کند آرام
حتی گذرش در دل خوابم کند آرام
هر دختری از دستِ پدر خاطره دارد
باز آید و یک لحظه خطابم کند آرام

با بوی پدر شوق دوصد باره بگیرم
با دیدنِ او کامِ دل همواره بگیرم
با ماه و ستاره غم نا گفته بگویم
ده بوسِه از او با دو لبِ پاره بگیرم

یاد پدر افتادم عمه گریه کردم
******
کی از دل بی تاب رقیه خبرش هست؟
زین کلبة ویران شده قصد گذرش هست
گفتی پدرم رفته سفر منتظرم من
برگشته مگر؟ این که فقط فرق سرش هست

با درد یتیمی شب و روزم به عزا شد
در چشم ترم تیره سراپایِ فضا شد
شد مُزد دلِ سروری از شعرِ رقیه
سهمِ دلِ بی کینه از این گریه رضا شد

یاد پدر افتادم عمه گریه کردم
******

دریافت نسخه چاپی :

یاد پدر افتادم

نخل بی سر...
ما را در سایت نخل بی سر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnavayebehbehanc بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 10 تير 1403 ساعت: 18:16